Web Analytics Made Easy - Statcounter

نامه عاشقانه و آتشین شهید سلیمانی به دخترش بسیار تأمل‌برانگیز و خواندنی است.

۱. آتشی که در نامه‌ای پدر به دخترش است نوعی بی‌اختیاری در مهار قلم را نشان می‌دهد. پدر می‌نویسد «نمی‌دانم چرا این حرف‌ها را برایت می‌نویسم». این «نمی‌دانم» یعنی فاعلیت نویسنده از بین رفته و تصمیم قبلی وجود ندارد و حیرت و الهام جایش را گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته در ادامه سخن از تنهایی و غربت است ولی بازهم آن «نمی‌دانم» به قوت خود باقی است و کلمات مثل آب از زیرزمین به بیرون می‌جوشند...

۲. انتظار شهید برای مرگ سال‌ها طول کشید و شگفت اینجاست که چند ملاقات هم رخ‌داده که حتی زمان و مکان این‌ ملاقات‌ها هم ثبت‌شده‌اند. شاید بخشی از اشک‌های ریزان او در تمام این سال‌ها از این آغوش‌های ناتمام بوده... تا اینکه این صحنه در واقعیت هم در بغداد رخ داد و این معنایی گویا است از اینکه می‌گویند آنچه تصور می‌کنی روزی به واقعیت می‌پیوندد.

۳. ترسیم منظره مرگ خونین بیشتر میل به فنا را ترسیم می‌کند. علت علاقه بعضی از شهدا به مرگ خونین چیست؟ برخی غرب‌گرایان این روحیه را خشونت‌طلبی می‌دانند؛ اما شاید آن‌ها مشتاق فنا بودند و پیکر خود را هم مانعی در این مشتاقی می‌دیدند و بعضی از آن‌ها در دعاهای خود می‌خواستند مفقودالاثر یا بدون جنازه باشند. تصور شهید عزیز هم از مرگ دلخواهش در حدی بود که «دود می‌کند و می‌سوزاند».

۴. نمی‌دانم اگر اشعار امام خمینی و دست‌نوشته‌های امثال شهید سلیمانی نبود چقدر توجیه عرفانی و معنوی کلمات رندانه شاعرانی چون حافظ آسان بود؟ چطور بدون آنکه به تحمیل معنا بر کلمات متهم شویم، ثابت می‌کردیم که کسی از بوسه و آغوش و عروس و زفاف بگوید و منظورش تلقی اروتیک نباشد؟! اکنون برخی از حافظ‌پژوهان معاصر نمی‌توانند حافظ را قرآنی تفسیر کنند و بلکه او را کفرگوی یک‌لاقبا یا اهل نظربازی می‌دانند! حافظ از ما قرن‌ها دور است اما ما که روح‌الله و قاسم را دیده‌ایم و حضورش را لمس کرده‌ایم راحت‌تر می‌توانیم بفهمیم چطور می‌شود کسی آن کلمات رندانه را به نحو غیرمادی به کار ببرد! آن‌هم در نامه‌ای که یک‌ پدر به دخترش می‌نویسد.

آیا ما هم حق نداریم آن‌قدر در بیان حافظ و قاسم شباهت ببینیم و آن‌چنان تحت تأثیر قرار بگیریم که حتی مانند عبدالکریم سروش در شعر حافظ دست ببریم و باهم وزن دانستن آن دو بگوییم:

حافظ(قاسم) از دولت عشق تو سلیمانی شد

یعنی از وصلِ تواش نیست به‌جز باد به دست

بخش‌هایی از این نامه در رسانه‌ها منتشر شد:

«فاطمه عزیزم! این چند صفحه را برای تو می‌نویسم، چون می‌دانم مقدسانه مرا دوست داری؛ نمی‌دانم چرا این حرف‌ها را برایت می‌نویسم، اما احساس می‌کنم در این تنهایی و غربت عمرم نیاز دارم باکسی عقده دل‌باز کنم.

آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟

مشتاق دیدارت هستم... وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو می‌کند، دود می‌کند و می‌سوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم. آه...چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم. درراه عشق جان دادن خیلی زیباست...

خدایا! 30 سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق درافتاده‌ام. زخم‌ها برداشته‌ام، واسطه‌ها فرستاده‌ام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم...»

متن پیاده شده فیلم گزارش فاطمه سلیمانی از این یادداشت که بعد از دیدار رهبر انقلاب منتشر شد:

«خداوند، ای عزیز من، سال‌هاست از کاروانی به‌جامانده‌ام و پیوسته کسانی را به‌سوی آن روانه می‌کنم اما خود جامانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم پیوسته یاد آن‌ها نام آن‌ها نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم با اشک و آه یاد شدند.

عروس حجله من کجایی؟ مشتاق دیدارتم

آه وقتی بوسه انفجار تو تمام وجود مرا در خود محو می‌کند، دود می‌کند و می‌سوزاند، آه چقدر این منظره زیباست چقدر این لحظه را دوست دارم.

درراه عشق جان دادن چه زیباست خدایا سی سال برای این لحظه مبارزه کرده‌ام، با همه رقبای عشق درافتادم، ده‌ها زخم برداشتم، این نوعروس حق من است و من او را می‌جویم و در انتظار او بس واسطه‌ها را فرستادم او روزی در فتح بستان مرا دید اما نپسندید رفت روز دیگر در سیزدهم سال ۶۱ باز مرا دید یک‌لحظه در آغوشم گرفت بوسه گرم او را هنوز بر لبم حس می‌کنم اما باز رفت و روزهای دیگر بازآمد و رفت نمی‌دانم اگر مرا نپسندید ولی چرا با لبخند پر از محبتش مرا لرزاند و به دنبال خود کشاند آه دلبرم، محبوبم، عشقم، گمشده‌ام، بیا، بیا وقت زفاف است عروس زیبای پنهان‌شده من بیا، بیا دیگر طاقت و تحملم تمام‌شده است در غمت به خدا هرروز می‌گریم بیا. »

در پایان در همین راستا جا دارد کتاب و مستندی هم مورداشاره قرار بگیرد. کتاب «عزیز زیبای من» برگرفته از یکی از مؤثرترین مستندها درباره حاج قاسم سلیمانی است و البته نسبت به آن مطالب بیشتری دارد.

 این اثر روایت مستندی از هفتادودو ساعت پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی و برگرفته از خاطرات اعضای خانواده‌، چند تن از فرماندهان جبهه‌ی مقاومت و رفقای قدیمی ایشان است. این کتاب علاوه بر نگرانی‌ها و دغدغه‌های اطرافیان سردار در روزهای میانی دی‌ماه ۱۳۹۸، به شرح روحیات و منش حاج قاسم پیش از شهادت نیز می‌پردازد. منبع اصلی این کتاب، مستند «پرواز 1:20» به کارگردانی مهدی نقویان هست و نکات تکمیلی از طریق مصاحبه‌های بیشتر جمع‌آوری و به متن کتاب اضافه‌شده است. در انتهای کتاب تصاویر مرتبط با متن خاطرات، شامل عکس‌های خانوادگی، تصویری از دست‌نوشته‌ی شهید و نامه‌ی ایشان به همسرشان آمده است.

خاطرات کتاب و مستند، روایتی ظریف و دل‌نشین از آخرین روزهای مردی است که باوجود عشق آتشین به خانواده می‌خواهد از آن‌ها قطع تعلق کند.

در مقدمه کتاب فاطمه سلیمانی به یاد نوشته حاج قاسم درباره شوق به شهادت، خطاب به پدرش چنین نوشته است:

«عزیز زیبای من، روزها و شب‌های زیادی است که از آن نیمه‌شب وصال تو به معشوقت می‌گذرد. شما به معشوق زیبایت رسیدی، ولی ما را در میانه آتشی که هیزم عشق شعله‌هایش هرروز بیشتر و سوزان تر می‌شود، تنها گذاشتی. مگر نه آنکه عاشق و معشوق با نرسیدن جاودانه می‌شوند که اگر وصالی باشد، از یاد می‌رود، ولی وصال شما مرزهای قصه‌های عاشقانه را جابه‌جا کرد و البته یک تاریخ را! هر زمان از معشوقت برایمان حرف زدی، دلمان لرزید و ترس این عشق، با تمامی لحظات زندگی‌مان عجین شد، ولی هیچ‌گاه دل و روحمان باورش نکرد. نمی‌دانی چقدر به معشوقت حسودی‌مان می‌شود...! به لحظه‌ای که نوعروس زیبایت، تو را با تمام وجود در آغوش کشید و ما را در حسرت فقط یک‌لحظه گرمی آغوشت گذاشت. این نوعروس حق شما بود عزیز ما!»

نسخه مجازی این کتاب را به‌صورت رایگان می‌توانید از سایت فراکتاب دریافت کنید:

https://www.faraketab.ir/book/182954-%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86

منبع: فارس

کلیدواژه: حاج قاسم سلیمانی نامه به دختر حاج قاسم نامه حاج قاسم نامه عاشقانه عشق آتشین انتظار شهید حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۰۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پلیس آگاهی: مردم از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند

سردار علی ولی‌پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درپی دستگیری عامل ضرب و شتم یک شهروند با زنجیر در تهران با نگارش یادداشتی تاکید کرد که در تهران، هیچ مجرمانه‌ای برای قانون‌شکنان به پایان نمی‌رسد. در  ابتدای این یادداشت آمده است: « بدون شک فرد اراذل و اوباشی که وقیحانه در برابر چشمان تعداد زیادی از شهروندان اقدام به ضرب و شتم بیرحمانه یکی از مسافران اتوبوس بی آرتی کرده بود هرگز گمان نمی‌کرد که شهروندی مسئول و متعهد در آن شرایط پر از استرس، شجاعانه در حال تصویربرداری از اقدامات مجرمانه اوست و دیری نخواهد گذشت که سردی دستبند همکارانم بر دستهای آلوده‌اش خواهد نشست.»

در ادامه این یادداشت آمده است:‌« این اتفاق شیرین توسط کارآگاهان پلیس آگاهی رقم خورد تا بار دیگر به مجرمان و قانون‌شکنان ثابت شود پایتخت جای عرض اندام و اوباش‌گری خلافکاران نیست. اراذلی که گمان می‌کنند می‌توانند آرامش و امنیت شهروندان را با رفتارهای هنجارشکنانه و زیاده‌خواهی‌های خود برهم بزنند، کافی است نگاهی به اخبار حوادث خبرگزاری‌ها وروزنامه‌ها بیاندازند تا با زنجیره‌ای از اخبار کشفیات و دستگیری‌های پلیس آگاهی روبه‌رو شوند.»

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ همچنین نوشت:‌ « شاید شروع یک پرونده با قانون‌شکنی یک مجرم آغاز شود اما این کارآگاهان پلیس آگاهی هستند که پایان بندی آن را با دستگیری متهم مربوطه رقم می‌زنند. افسران شایسته این پلیس در تلاشی بی‌وقفه و شبانه‌روز برای مقابله با جرائم و آسیب‌ها کوچک‌ترین سرنخ‌ها و مستندات را با هدف شناسایی مجرمین و احقاق حق مالباختگان و قربانیان دنبال می‌کنند. اینجانب به عنوان سکاندار پلیس آگاهی پایتخت به استناد عملکرد درخشان همکارانم در پرونده اتوبوس بی‌آرتی و همچنین دستگیری زورگیران اتوبان صدر و بسیاری موارد دیگر این اطمینان خاطر را به شهروندان می دهم که پلیس در مسیر برقراری امنیت و آرامش ساکنان پایتخت از هیچ اقدامی دریغ نخواهد کرد و مجرمان بدانند، تعدی به حقوق هر یک از ساکنان پایتخت از سوی کارآگاهان متعهد و غیرتمند پلیس آگاهی بی پاسخ نخواهد ماند.»

ولی‌پور گودرزی در پایان این یادداشت نیز درخواستی را از مردم مطرح کرد و نوشت:‌ « در پایان از شهروندان گرامی دعوت می‌کنم تا در برابر اتفاقات پیرامون خود بی تفاوت نبوده و با مستندسازی از آسیب‌ها و جرائم و قانون‌شکنی‌ها یاری‌گر پلیس در اشراف اطلاعاتی بر اتفاقات پایتخت باشند.»

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • برج بابل، برج سکوت؛ جستاری در ستایش سکوت و تنهایی
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!
  • مرغان آتشین مهاجر رقص کنان به تالاب بین المللی هامون بازگشتند
  • ماجرای اظهار نظر سردار سلیمانی در سریال پایتخت ۵
  • نقد کتاب مویه های آمو
  • وعده های واردات وسایل نقلیه عمومی عملی می شود؟
  • کامران تا لحظه آخر ناامید نمی شود!(عکس)
  • پلیس آگاهی: مردم از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند